دلایل اصلی افزایش پلکانی قیمت حاملهای انرژی ناترازی انرژی در ایران ریشه در مصرف بالای انرژی نسبت به استانداردهای جهانی دارد. برای مثال، مصرف انرژی برای تولید هر واحد تولید ناخالص داخلی در ایران حدود ۲.۲۱ کیلوواتساعت است که ایران را در رتبه نهم جهان قرار میدهد. این ناترازی سالانه حدود ۲۳ میلیارد دلار خسارت وارد میکند، که بخشی از آن به دلیل یارانههای پنهان است. دولت با افزایش پلکانی قیمت، مصرف پایه خانوارها را با نرخهای فعلی یا افزایش محدود محاسبه میکند، اما برای دهکهای پرمصرف، قیمتها واقعیتر میشود. این سیاست مداخله طولانیمدت دولت در بازار انرژی را کاهش میدهد، که فاقد منطق اقتصادی است.
- کنترل مصرف: دو دهک پردرآمد جامعه حدود ۴۹ درصد انرژی کشور را مصرف میکنند، در حالی که مصرف خانگی در ایران ۲.۴ برابر آمریکا است.
- تأمین منابع: درآمد حاصل از این افزایش برای بهبود بهرهوری و نوسازی وسایل گرمایشی-سرمایشی خانوارها هزینه میشود.
- حمایت از کمدرآمدها: تمرکز بر دهکهای پایین برای جلوگیری از اتلاف انرژی بدون تأثیر منفی بر معیشت.
تأثیرات اقتصادی و اجتماعی این سیاست افزایش پلکانی قیمت حاملهای انرژی میتواند تأثیرات دوگانهای داشته باشد. از یک سو، به کاهش شدت انرژی و هدایت منابع به سمت انرژیهای تجدیدپذیر کمک میکند. برای نمونه، مصرف سالانه ۳۰۰ میلیارد مترمکعب گاز (به ارزش ۹۶ میلیارد دلار) و ۳۳۰ میلیارد کیلوواتساعت برق (به ارزش ۳۳ میلیارد دلار) نشاندهنده نیاز به اصلاح است. از سوی دیگر، بدون اقدامات حمایتی، ممکن است فشار بر خانوارها افزایش یابد. با این حال، دولت تأکید دارد که این تغییرات تدریجی و با تحلیل آثار بر دهکها و صنایع اجرا شود. جدول زیر توزیع مصرف انرژی بر اساس دهکهای درآمدی را نشان میدهد (بر اساس آمار سالهای اخیر):
| دهک درآمدی | سهم مصرف انرژی (%) | مثال تأثیر افزایش پلکانی |
|---|---|---|
| دهکهای ۱-۳ (کمدرآمد) | حدود ۲۰% | نرخ ثابت یا افزایش محدود، حمایت یارانهای |
| دهکهای ۴-۷ (متوسط) | حدود ۳۱% | افزایش متوسط برای مصرف بیش از الگو |
| دهکهای ۸-۱۰ (پردرآمد) | حدود ۴۹% | افزایش واقعی تا سقف قیمت تمامشده |
این جدول نشان میدهد که سیاست پلکانی عدالت بیشتری ایجاد میکند، زیرا پرمصرفها (اغلب دهکهای بالا) هزینه بیشتری پرداخت میکنند.
اقدامات حمایتی و جبرانی دولت برای جلوگیری از فشار معیشتی، دولت همزمان با افزایش قیمت، نظامهای حمایتی را تقویت میکند. این شامل هدفمندتر کردن یارانههای نقدی، بستههای حمایتی یا ارتقای زیرساختها در مناطق کمبرخوردار است.
- کمک به شهروندان: منابع حاصل برای بهبود کیفیت وسایل سرمایشی-گرمایشی و ماشینآلات تولیدی استفاده میشود.
- حمایت از صنایع: اجرای ماده ۱۵ قانون برنامه هفتم برای افزایش تولید هیدروکربنی و صادرات خدمات فنی.
- مدیریت تقاضا: دستگاهها مکلف به ارائه طرحهایی برای کاهش فشار بر بودجه و اصلاح ساختار مصرف هستند. مثال عملی: در سالهای گذشته، اصلاح یارانه انرژی در برخی کشورها مانند ترکیه منجر به کاهش ۱۵ درصدی مصرف و افزایش بهرهوری شده است. در ایران نیز، این سیاست میتواند به کاهش ناترازی ۱۵ میلیون لیتری بنزین روزانه کمک کند.
چالشها و راهکارهای آینده انرژی در ایران هرچند این سیاست مزایایی مانند بهبود بهرهوری و کاهش اتلاف دارد، چالشهایی مانند مخالفت مجلس با گرانی ناگهانی یا تأثیر بر تورم وجود دارد. کارشناسان تأکید میکنند که بدون اصلاح زیرساختها، افزایش قیمت فشار مضاعفی بر مردم وارد میکند. برای موفقیت، دولت باید:
- تحلیل دقیق آثار بر دهکها انجام دهد.
- به سمت انرژیهای تجدیدپذیر حرکت کند.
- نظارت شفاف بر هزینهکرد درآمدهای حاصل برقرار نماید. در نهایت، این رویکرد میتواند ایران را به سمت اقتصادی پایدارتر سوق دهد، اما موفقیت آن وابسته به اجرای دقیق و حمایتهای جبرانی است.

دیدگاهتان را بنویسید